English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6208 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classified items U اقلام طبقه بندی شده
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
rationed items U اقلام جیره بندی شده
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
vendor rating U رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
lot integrity U دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
classification U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
denomination U طبقه بندی
low grade U کم طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
bracket U طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
division U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
sorting U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی
systemize U طبقه بندی کردن
route classification U طبقه بندی جاده ها
secret U طبقه بندی سری
taxonomist U متخصص طبقه بندی
categorizing U طبقه بندی کردن
classified U طبقه بندی شده
layers U طبقه بندی کردن
accounting classification U طبقه بندی حساب
zootaxy U طبقه بندی جانوران
standardization U همگونی طبقه بندی
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
soil class U طبقه بندی خاک
service rating U طبقه بندی پرسنلی
aggroup U طبقه بندی کردن
layer U طبقه بندی کردن
rug classification U طبقه بندی فرش
categorised U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغل
nosology U طبقه بندی بیماریها
unclassified U طبقه بندی نشده
unclassified U بدون طبقه بندی
market grades and grading U طبقه بندی بازار
pigeonhole U طبقه بندی کردن
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
secrets U طبقه بندی سری
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
harmonic division U طبقه بندی متناسب
map classification U طبقه بندی نقشه ها
graduating U طبقه بندی کردن
classifications U طبقه بندی پیام
suborder U طبقه بندی فرعی
categorize U طبقه بندی کردن
graduates U طبقه بندی کردن
categorized U طبقه بندی کردن
classify U طبقه بندی کردن
categorizes U طبقه بندی کردن
classificatory U مربوط به طبقه بندی
graduate U طبقه بندی کردن
classification of soil U طبقه بندی خاک
classifies U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغلی
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
categorising U طبقه بندی کردن
budget classification U طبقه بندی بودجه
classifiable U قابل طبقه بندی
to categorize U طبقه بندی کردن
classifying U طبقه بندی کردن
categorises U طبقه بندی کردن
classification U طبقه بندی پیام
classification chart U نمودار طبقه بندی
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
classing U طبقه بندی کردن رده
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
classes U طبقه بندی کردن رده
classified items U اماد طبقه بندی شده
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
classed U طبقه بندی کردن رده
classified material U مدارک طبقه بندی شده
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
class U طبقه بندی کردن رده
economic lift U عمرقانونی
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
due out U عمرقانونی تمام شده
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
common items U اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
notobranchiate U در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
push up list U لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item U اقلام حیاتی اقلام مهم
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
padding U اقلام
items U اقلام
item U اقلام
categories U اقلام
stratify U طبقه طبقه کردن
itemises U به اقلام نوشتن
materiel management U مدیریت اقلام
cyclic item U اقلام زنجیری
itemising U به اقلام نوشتن
item U اقلام امادی
spares U اقلام مازاد
itemize U به اقلام نوشتن
itemised U به اقلام نوشتن
detail U اقلام ریز
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
cost category U اقلام هزینهای
salvage material U اقلام حراجی
salvage material U اقلام بازیافتی
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1preppy
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
1ما بودنمان را در اين دنيا به انها مديونيم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com